آن مرد یک رسانه بود!
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۱۹۰۵۶
میتوان نشست و ناامید بود. می توان به آسانی گفت «کار از کار گذشته و هیچ تلاشی فایده ندارد». میتوان با این قبیل جملات خیال خود را راحت کرد. اما افرادی هم هستند که همت و وقت خود را مصروف تولید محتوی/آگاهی در جامعه می کنند و از پای نمی نشینند.
محمد فاضلی بعد از آنکه از دانشگاه بیرون آمد، از پا ننشست و وقت را مصروف تولید محتوی کرد، صد قسمت پادکست محصول آن تلاش است(اینجا).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گروه همکاران سابق برج میلاد شاهد بودم که پادکست ها یک به یک به اشتراک گذاشته می شد و برداشتم این بود که هنوز ضربان نبض جامعه (یا حداقل بخشی از جامعه اهل مطالعه) این است که «آگاهی» را «می نوشد» آگاهی را «نشر» می دهند. آگاهی را دست به دست به دیگران می رساند. در گروه تلگرامی دیگر اوضاع همین بود.
تحلیل فرد به مثابه رسانه:
«فرد به مثابه رسانه» از مختصات ایران ما و امکان ویژه دنیای جدید ماست. بیایید کمی در این مورد تامل کنیم:
۱- یک اتفاقی در جامعه ایرانی در حال رخ دادن است که مشابه اش را نمی توان در آمریکا یا ژاپن مشاهده کرد: در ایران بر خلاف بسیاری کشورها، افرادی هستند که از خارج از جریان اصلی رسانه ای (Mainstream) دارند با مردم حرف می زنند و دست کم بخشی از مردم حرفهای آنها را دنبال می کنند. یعنی جامعه یک بخشی از جریان اندیشه ورزی را “جدی” گرفته.
دست کم تجربه شخصی من این است که در آمریکا چنین نیست. یعنی نسل جوان آمریکایی برایش افرادی مانند دکتر سروش یا دکتر رنانی یا دکتر غنی نژاد وجود خارجی ندارد. اگر مثلا فرید زکریایی هست به واسطه شبکه سی.ان.ان است و متقابلا چهره های فاکس نیوزی در سمت دیگر. یعنی افراد مرجع به واسطه رسانه های اصلی مرجع شناخته می شوند.
در شرق آسیا هم که این وضع بدتر است. در ژاپن یا چین اساسا جریانی از روشنفکری وجود ندارد که بخواهد گفتگوهای دامنه دار، پیوسته و جدی با مردمان (یا لااقل بخشی از مردم) وجود داشته باشد. به عبارت دیگر ما در ایران افرادی داریم که محتوا تولید می کنند، مرجعیت دارند اما در رسانه های رسمی نیستند و مردم آن ها را در پستوی انبوهی از پیام های رد و بدل شده در شبکه های اجتماعی می جویند و می یابند.
۲- نگاهی به گردش کمّی محتوا از «رسانه های تک نفره» در میان ایرانیان باعث امیدواری است. عملا کمّیت گردش یادداشتها نشان از جدی گرفته شدن محتوی توسط بخشی از جامعه است. مثلا مطلب جلاسان گردگو یا افسانه پیل و پراید در زمان نشر خود تقریبا در بسیاری کانالها و گروهها بازنشر شد. اغراق نیست که گفته شود آن یادداشت ها میلیونها بار دیده شد.
۳- عدم وجود چنین چیزی در فضای رسانه و شبکه های اجتماعی آمریکا و ژاپن یک واقعیت است. یعنی عملا چهره هایی نظیر سریع القلم و ... خارج از رسانه های مسلط در حال گفتگو با مردم «نیستند». نمونه هایی نظیر دکتر رنانی، دکتر فاضلی و... که مستقل از رسانه های مسلط باشند وجود ندارند و عملا در آمریکا چهره هایی که با بدنه جامعه تکلم دارند «ذیل رسانه های بزرگ» تعریف شده اند.
۴- برای مثال مقایسه رضا امیرخانی در تهران با موراکامی در توکیو محل تامل است. رمانها و داستانهای موراکامی در ژاپن به شکل وسیع خوانده می شود. ولی موراکامی در هیچ حوزه دیگری غیر از رمان با مردم ارتباط ندارد. حال آنکه «خوانده شدن» و دیده شدن امیرخانی در نسل جوان ایرانی فراتر از "رمانِ صرف" است.
۵- به رغم اینکه گفته می شود ایرانیان اهل مطالعه نیستند ولی هم در ژاپن و هم در آمریکا بسیار به ندرت با دانشجویی مواجه شدم که علاقمند به «مطالعه جنبی» مباحث توسعه ای، اجتماعی، فرهنگی باشد. هیچ نشانی از این قبیل علاقمندیها در میان حدود دو هزار دانشجوی آمریکایی که تا کنون داشته ام ندیده ام، حال آنکه چهار ترم در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس کردم و شاهدم که بخش زیادی از دانشجویانم دایما محتوای مرتبط با توسعه ایران را در شبکه ها دنبال می کنند.
۶- یکی از دلایل این امر احتمالا ناشی از زوال جایگاه صداوسیما و چند دهه فقدان رسانه خصوصی و مرجعیت رسانهای است. خصیصه و نشانی از تحول اجتماعی در جامعهای که سخنگو پیدا کرده است.
«فرد به مثابه رسانه» امکان ویژه دنیای امروز است. به تعبیر دکتر صیدی، این رسانه جدید/مدرن «فقط» دو چیز نیاز دارد: یک موبایل و قدری دغدغه!
*استاد دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1838718منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محمد فاضلی توسعه پایدار پادکست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۱۹۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خیزشی برای همبستگی با مردم غزه
این حرکت اعتراضی از همان زمانی که اسرائیل اقدام به بمباران گسترده غزه کرد شروع شده بود. گرچه در دو هفته اول تا حدودی فضای رسانهای به نفع اسرائیل بود، چون رسانههای غربی اینگونه القا میکردند که شروع کننده این نبرد حماس بوده و از همان ابتدای این نیروی نظامی فلسطینی به مراکز تجمع اسرائیلیها حمله کرده و حتی افراد غیرنظامی را کشته و برخی از آنان را به اسارت گرفته و حتی نوزادان را به قتل رسانده است.
اما به تدریج که حملات اسرائیل گسترده شده و زیرساخت ها، خانههای مسکونی، مراکز بهداشتی و درمانی و اماکن مذهبی را مورد هدف موشکهای خود قرار داد فضای رسانهای تا حدودی تغییر پیدا کرده و کم کم جنبش اعتراضی در دانشگاههای اروپا و آمریکا شکل گرفت.
حرکات اولیه اعتراضی در ابتدا در سطح خیابان ها، جلوی کاخ سفید و کنگره آمریکا و معابر عمومی و پلهای معروف برگزار میشد، اما از چندی پیش تجمعات در دانشگاهها برپا شد.
این روند ادامه داشت تا اینکه براساس تصمیم رئیس دانشگاه کلمبیا در نیویورک از نیروی پلیس برای برخورد با تجمعات درخواست کمک شد. این خواسته به مثابه بنزینی بود که روی آتش ریخته شد، چون اقدام پلیس در همان وهله اول خشونت بار بود و در جریان این برخورد عدهای دستگیر شدند و همین مساله باعث شده که بقیه دانشگاههای آمریکا هم به این جنبش اعتراضی بپیوندند.
دانشجویان معترض از یکسو خواهان توقف جنگ در غزه و قطع همکاریهای مالی و دانشگاه با اسرائیل بودند و در کنار آن بحث حفاظت و حراست از آزادی بیان در محافل دانشگاهی را مطرح میکردند.
در شرایط کنونی این جنبش دانشجویی در آمریکا فراگیر شده و بسیاری از دانشگاههای آمریکا به این جریان پیوستند. بویژه اینکه مهمترین دانشگاههای ایالات متحده مثل کلمبیا، ام آی تی، استنفورد و برکلی صدای اعتراض خود را بلند کردند و پلیس هم در اکثر موارد به صورت خشونت بار با دانشجویان و استادان برخورد کرده است.
مشابه چنین اتفاقی در بین دانشگاههای اروپایی هم رخ داد و به عنوان نمونه میتوان به دانشگاه سوربن در پاریس و دانشکده علوم سیاسی فرانسه اشاره کرد.
با توجه اینکه بعد از جنگ ویتنام و جنبش ضد جنگی که در دانشگاههای آمریکا در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی در دانشگاههای ایالات متحده براه افتاد و در همان زمان هم این حرکت دانشجویی بشدت از سوی پلیس برخورد شد و تاکنون که بیش از ۵۰ سال از این ماجرا میگذرد شکل گیری تجمعات و اعتراضات دانشجویی در آمریکا با این حجم از گستردگی تجمعات در دانشگاهها مواجه نبودیم میتوان پیشبینی کرد که در روزهای آینده حجم تجمعات اعتراضی در سطح دانشگاههای اروپا و آمریکا گستردهتر شود.